سناریو
بهادر که تازه ازدواج کرده بود، و وضع مالی خوبی نداشت از آغابابا راجب پیرمردی به اسم کاووس شنیده بود، که دنبال یه گنج بزرگ تو روستای کجارو بود ولی نتونست بهدستاش بیاره. آغابابا میگه کاووس هنوزم از جای اون گنج خبر داره ولی کسی نمیتونه به خونه کاووس وارد بشه و نمیتونن باهاش حرف بزنن. کاووس پیرمرد عجیبیه که خیلی وقته تنهاست و مردم روستا میگن سالهاست که تو روشنایی روز کسی اونو ندیده، فقط بعد از تاریک شدن هوا میره به قبرستون و تا قبل از روشن شدن هوا اونجا میمونه.
کاووس 15 سال پیش وقتی که برای بدست آوردنِ گنج، پسره هفت ساله خودشو کُشت انگار طلسم شده و بیماری پوستی وحشتناکی گرفته و دیگه کسی اون رو ندیده، چیزی که مردم روستا رو از کاووس میترسونه صداهای عجیب و غریبیه که بعد از رفتن کاووس به قبرستون از خونهاش به گوش میرسه، مردم میگن کاووس 15 سال پیش روحش رو به شیطان فروخته و طلسم شده. حالا بهادر از شما که دوستای نزدیکاش هستید میخواد تا وارد خونه کاووس بشید و از عاقبت اون گنج باخبر بشید.
توضیحات:
- حتما قبل رزرو سانس با مجموعه هماهنگ کنید.
- امکان برگزاری تولد با هماهنگی قبلی وجود دارد.
- از پذیرش افراد دارای فوبیا، آسم، بیماری قلبی و مشکلات خاص معذوریم.
نظرات
هنوز نظری ارسال نشده است.
میانگین امتیاز اتاق فرار سیاه بخت
از نظر 0 کاربرثبت کامنت برای اتاق فرار سیاه بخت
×